بسوی ظهور

مهدویت و آخرالزمان از منظر ادیان ابراهیمی

بسوی ظهور

مهدویت و آخرالزمان از منظر ادیان ابراهیمی

بسوی ظهور

امیرالمومنین (ع): «هرکس در ذلّت فراگیری دانش، ساعتی صبر نکند، در ذلّت جهل، تا ابد، باقی خواهد ماند.»

دستور العملى که سالک ربّانى حاج میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به جناب آیت‏ الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانى- رضوان اللّه تعالى علیهما- ارسال داشت.

بسم اللّه الرحمن الرحیم‏

فدایت شوم ...(سلام و احوال پرسی حذف شده)

در باب اعراض از جدّ و جهد رسمیّات و عدم وصول به واقعیات که مرقوم شده و از این مفلس استعلام مقدمه موصله فرموده ‏اید بى ‏رسمیت بنده حقیقت آنچه که براى سیر این عوالم یاد گرفته و بعضى نتایجش را مفصّلا در خدمت شریف ابتدا خود صحبت کرده‏ ام و از کثرت شوق آنکه با رفقا در همه عوالم همرنگ بشوم، اُسّ و مُخّ آنچه از لوازم این سیر مى ‏دانستم بى ‏مضایقه عرضه داشتم. حال هم اجمال آن را به طریقه‏ اى که یاد گرفته‏ ام مجدّدا اظهار مى ‏دارم:

طریق مطلوب را براى راه معرفت نفس گفتند:

 چون نفس انسانى تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلى نخواهد رسید، نفس انسانى تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلى نخواهد رسید، و تا به عالم عقلى نرسیده حقیقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسید.

 لذا به جهت اتمام‏ این مقصود مرحوم مغفور- جزاه اللّه عنّا خیر جزاء المعلّمین- مى ‏فرمودند که:

باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر، و روحانیّت قوّت بگیرد؛

و میزان آن را همچنین مى ‏فرمود:

که انسان اولاّ روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد، حتى تنقّل ما بین الغذاءین نکند.

 ثانیا هروقت غذا مى‏خورد باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگى بخورد، و آن‏قدر بخورد که تمام سیر نشود. این در کمّ غذا.

 و اما کیفش باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد، به این معنى که شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنى هم روز و هم شب را ترک کند؛

و یکى هم اگر بتواند للتکیّف نخورد.

 و لا محالة آجیل ‏خور نباشد، اگر احیانا وقتى نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد، استخاره کند.

 و اگر بتواند روزه‏ هاى سه روز هر ماه را ترک نکند.

و اما تقلیل خواب مى ‏فرمودند: شبانه‏ روز شش ساعت(خواب) جهت وصول به مطلوب داشته باشد.

ثانیا تا مى ‏تواند ذکر و فکر را ترک نکند که این دو جناح سیر آسمان معرفت است.

در ذکر عمده سفارش:

اذکار صبح و شام؛ اهمّ آنها که در اخبار وارد شده، و اهمّ تعقیبات صلوات.

 و عمده ‏تر، ذکر وقت خواب، که در اخبار مأثور است، لا سیّما متطهّرا(با وضو) در حال ذکر به خواب رود.

و شب‏خیزى مى ‏فرمودند:

 زمستانها سه ساعت، تابستانها یک ساعت و نیم.

 و مى ‏فرمودند که : در سجده ذکر یونسیّه- یعنى در مداومت آنکه شبانه‏ روزى ترک نشود، هرچه زیادتر توانست کردن اثرش زیادتر، اقلّ اقلّ آن چهارصد مرتبه است- خیلى اثرها دیده‏ ام بنده خود هم تجربه کرده ‏ام چند نفر هم مدّعى تجربه‏ اند.

یکى‏ هم قرآن که خوانده مى ‏شود به قصد هدیه حضرت ختمى مرتبى- صلوات اللّه علیه و آله- خوانده شود.

و اما فکر براى مبتدى مى ‏فرمودند:

 در مرگ فکر بکن تا آن وقتى که از حالش مى‏ فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده، فى ‏الجمله استعدادى پیدا کرده، آن وقت به عالم خیالش ملتفت مى ‏کردند، تا آنکه خود ملتفت مى ‏شد.

 چند روزى همه روز و شب فکر در این مى‏ کند که بفهمد که هرچه خیال مى‏ کند و مى‏ بیند خودش است و از خودش خارج نیست. اگر این را ملکه مى‏ کرد خودش را در عالم مثال مى ‏دید یعنى حقیقت عالم مثالش را مى‏ فهمید و این معنى را ملکه مى‏ کرد.

 آن ‏وقت مى‏ فرمودند که باید فکر را تغیّر داد و همه صورتها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد، و اگر انسان این را ملکه نماید لا بد تجلّى سلطان معرفت خواهد شد. 

یعنى تجلّى حقیقت خود را به نورانیّت و بى ‏صورت و حدّ با کمال بهاء فائز آید، و اگر در حال جذبه ببیند بهتر است بعد از آنکه راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرد هر قدر سیر بکند اثرش را حاضر خواهد یافت.

به جهت ترتیب این عوالم که باید انسان از این عوالم طبیعت اول ترقى به عالم مثال نماید، بعد به عالم ارواح و انوار حقیقیه البته براهین علمیّه را خودتان احضر هستید.

 عجب است که تصریحى به این مراتب در سجده دعاى نیمه شعبان که اوان وصول مراسله است شده است که مى‏ فرماید:

«سجد لک سوادی و خیالی و بیاضی». اصل معرفت آن وقت است که هر سه فانى بشود که حقیقت سجده عبارت از فناء است که عند الفناء عن النفس بمراتبها یحصل البقاء باللّه (رزقنا اللّه و جمیع اخواننا بمحمّد و آله الطاهرین).

بارى بنده فى الجمله از عوالم دعاگویى اخوان الحمد اللّه بى‏بهره نیستم و دعاى وجود شریف و جمعى از اخوان را براى خود ورد شبانه قرار داده‏ام ....

حدّ تکمیل فکر عالم مثال که بعد از آن وقت محو صورت است آن است که یا باید خود به ‏خود ملتفت شده عیانا حقیقت مطلب را ببینید، یا آن‏قدر فکر بکند که از علمیّت گذشته عیان بشود آن وقت محو موهومات کرده در عدم فکر بکند تا اینکه از طرف حقیقت خودش تجلّى بکند.[1]

 

 



[1]رساله لقاء الله(ملکى تبریزى) ؛ ص269

میرزا جواد آقا ملکى تبریزى، رساله لقاء الله(ملکى تبریزى)، 1جلد، آل على علیه السلام - قم، چاپ: هفتم، 1385.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۰۵
علی مویدی

نظرات  (۱)

۰۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۰ سعید پارسا ارسنجانی
بسیار زیبا بود
انشا الله که خدای متعال توفیق دهد مانیز در مسیر تغییر و تحول خودمان گامی هر چند کوچک برداریم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">