بسوی ظهور

مهدویت و آخرالزمان از منظر ادیان ابراهیمی

بسوی ظهور

مهدویت و آخرالزمان از منظر ادیان ابراهیمی

بسوی ظهور

امیرالمومنین (ع): «هرکس در ذلّت فراگیری دانش، ساعتی صبر نکند، در ذلّت جهل، تا ابد، باقی خواهد ماند.»

حوادث ماه شوال‏ در سال ظهور

سه شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ق.ظ

اتفاقاتى که پیش از این در جهان رخ داده بود، در این ماه هم ادامه مىیابد و به همراه حادثههاى دیگرى که از این پس خواهند آمد، همه ساکنان زمین را متوجه پیروزیهاى مکرر و سریع سفیانى مىکند. آنطور که از روایات برمىآید برخى از حوادثى که در این ماه اتفاق مىافتد از این قرار است:

1. جمعیتى در ماه شوال ظاهر مىشوند: سفیانى و پیروانش[1].

2. در این ماه خیزشها آغاز مىشود (مردم از گرد یکدیگر متفرق مىشوند):

انقلابیها، انقلاب مىکنند و شورشیان سر به شورش برمىدارند؛ بدبختیهاى مردم زیادتر شده و از شرایط به وجود آمده هم خشمگینتر مىشوند، در اجتماع اتحاد میان مردم از بین مىرود.[2].

3. در ماه شوال بلا مىآید: بلایى که مردم به جهت جنگها و فتنهها بدانها مبتلا مىشوند.[3] و[4]

4. در این ماه ویرانى و خالى شدن شهرها از سکنهشان دیده مىشود: به خاطر جنگها و فتنهها درون شهرها از مردها و جوانان خبرى نیست[5].

5. آتش جنگ برافروخته مىگردد.

سهل بن حوشب از رسول اکرم، صلّى اللّه علیه و آله، نقل کرد که فرمودند:

سیکون فی رمضان صوت و فی شوال معمعة[6].

در ماه رمضان صداى (آسمانى) شنیده مىشود و در ماه شوال جنگ به پا مىگردد.

ابن مسعود هم از آن حضرت روایت کرد که فرمودند:

 إذا کانت الصیحة فی رمضان، فأنها تکون معمعة فی شوال، و تمیر القبائل و تتحارب فی ذی القعده[7].

 وقتى صیحه (آسمانى) در ماه رمضان واقع شد، پس از آن در ماه شوال آتش جنگ برافروخته گشته و مردم براى  تهیه غذا مهاجرت کرده و در ماه ذیقعده باهم مىجنگند.

 بیشتر روایات شریف ما از پدید آمدن معمعهاى در ماه شوال خبر مىدهند که «معمعه» در لغت به معناى نواخته  شدن کوس جنگ و صداى ابطال در جنگ است که از وقوع جنگى ناگوار و تلخ حکایت مىکند. تأکید بر این  مطلب را در این عبارت از حدیث مىتوان یافت که قبایل غذاى مایحتاج خویش را از ترس مرگومیر جنگها  خریده و انبار مىکنند. این معمعه ماه شوال على القاعده باید به معرکه «قرقیسیا» اشاره داشته باشد.

 معرکه قرقیسیا

 قرقیسیا شهرى در منطقه شمالى سوریه است که در میان فرات و سرچشمه نهرى به نام خابور[8] قرار دارد. این  شهر حدود 100 کیلومتر با مرزهاى عراق و 200 کیلومتر با مرزهاى ترکیه فاصله دارد و در نزدیکىهاى شهر  «دیرالزور» است. در آینده نزدیک در آن گنجى از طلا، نقره یا مانند آنها (مثلا نفت) کشف مىشود. آنگونه که  روایات بیان نمودهاند، آب فرات کوهى از طلا و نقره را نمایان مىکند که بر سر آن از هر نه نفر، هفت نفر کشته  مىشوند[9]. در این جنگ اقوام مختلفى شرکت دارند:

 1. ترکها: آنها که در جزیره[10] نیرو پیاده کردهاند؛

 2. رومیان: یهودیان و دولتهاى غربى که وارد فلسطین شدهاند؛

 3. سفیانى: که این روزها بر دیار شام مسلط شده است؛

 4. عبد اللّه: روایات به مطلب خاصى درباره او اشاره نمىکنند، ظاهرا همپیمان مغرب زمین مىباشد؛

 5. قیس: مرکز فرماندهىاش مصر است[11]؛

 6. فرزند و نواده عباس: که از عراق مىآید.

 به دنبال این جنگ، خونریزى و کشتار شدیدى پیش مىآید که تا قبل از به پایان رسیدن آن در مدت کوتاهى  صدهزار نفر (و بنابر روایتى چهار صد هزار نفر)[12] کشته مىشوند ممکن است، این مطلب اشارهاى به  استفاده از سلاحهاى کشتار جمعى (اتمى، هستهاى، بمبهاى شیمیایى و میکروبى و الکترونى کشنده) که بر  حیوانات و گیاهان خوراکى هم اثر مىگذارند، باشد. این جریان یکى از میدانهاى جنگ جهانى بىمانند آخر  الزمان است که قبل و بعد از آن مانند نداشته و نخواهد داشت و طى آن همپیمانان سفیانى پیروز مىگردند.

 روایات شریف ما صراحتا به این واقعه اشاره کردهاند؛ در روایتى عمار یاسر، اینگونه نقل مىکند:

 و یخرج أهل الغرب إلى مصر، فإذا دخلوا فتلک إمارة السفیانی، و یخرج قبل ذلک من یدعو لآل محمد، صلّى  اللّه علیه و آله، و ینزل الترک الحیرة و تنزل الروم فلسطین، و یسبق عبد اللّه حتى یلتقی جنودهما بقرقیسیا على  النهر، و یکون قتال عظیم، و یسیر صاحب المغرب، فیقتل الرجال و یسبی النساء، ثم یرجع فی قیس، حتى ینزل  الحیرة السفیانی، فیسبق الیمانی و یجوز السفیانی ما جمعوا ثم یسیر إلى الکوفة[13].

 غربیان به سوى مصر حرکت مىکنند و ورود ایشان بدانجا نشانه[آمدن] سفیانى است. پیش از آن شخصى که  دعوت مىکند، قیام کرده و ترکها وارد حیره و رومیان وارد فلسطین مىشوند. عبد اللّه هم بر آنها سبقت مىگیرد  تا اینکه دو لشکر درسر نهر، در مقابل هم مىایستند.

 جنگ بزرگى درمىگیرد و صاحب المغرب (همپیمان غربیان) هم حرکت مىکند. مردان را کشته و زنان را اسیر  مىکند، سپس به سوى قیس برمىگردد تا اینکه سفیانى وارد حیره مىشود. یمانى هم شتافته و سفیانى هرچه را  جمع کرده بودند درهم مىشکند و به سوى کوفه حرکت مىکند.

جابر جعفى هم طى حدیثى طولانى از امام باقر علیه السّلام چنین روایت کرده است:

 و مارقة تمرق من ناحیة الترک، و یعقبها مرج الروم، و سیقبل أخوان الترک حتى ینزلوا الجزیرة، و سیقبل مارقة  الروم حتى ینزلوا الرمله، فتلک السنة یا جابر فیها اختلاف کثیر فی کل أرض من ناحیة المغرب، فأول أرض  المغرب أرض الشام، یختلفون عند ذلک على ثلاث رایات:

 رایة الأصهب، و رایة الأبقع، و رایة السفیانی، فیلتقی السفیانی بالأبقع فیقتتلون فیقتله السفیانی و من تبعه، و یقتل  الأصهب، ثم لا یکون له همة إلا الاقتتال نحو العراق، و یمر جیشه بقرقیسیا فیقتتلون بها، فیقتل بها من الجبارین  مائه ألف، و یبعث السفیانی جیشا إلى الکوفة[14].

 از دین برگشتگانى از جانب ترکها حمله کرده و سپاهى از روم آنها را دنبال مىکند. برادران ترکها، پیاده کردن  نیروهایشان را در جزیرهادامه مىدهند. رومیان از دین برگشته هم در رمله نیرو پیاده مىکنند.

 جابر! در آن سال در تمام زمین به واسطه غربیان، اختلاف زیادى وجود دارد که اول مغرب زمین شام است. در  این زمان سه پرچم (سپاه) در مقابل هم مىایستند: سپاه اصهب، ابقع و سفیانى. در ابتدا سفیانى با ابقع مىجنگد  و او و همراهانش را کشته و به دنبال آن اصهب را هلاک مىکند. پس از آن تا عراق، تنها جنگ و کشتار به پا  مىکند. سپاهیانش را به قرقیسیا مىرساند و در آنجا هم به جنگیدن مىپردازد. در این جنگ صد هزار نفر از  جباران و ستمگران کشته مىشود. پس از آن سفیانى سپاهى را به سوى کوفه گسیل مىدارد.

 عبد اللّه بن ابى یعفور مىگوید که امام باقر علیه السّلام به ما فرمودند:

 إن لولد العباس و المروانی لوقعة بقرقیسیا یشیب فیها الغلام الحزور- أی الشدید القوی- و یرفع اللّه عنهم النصر،  و یوحی إلى طیر السماء و سباع الأرض اشبعی من لحوم الجبارین، ثم یخرج السفیانی[15].

 براى بنى عباس و بنى مروان حتما اتفاقى در قرقیسیا مىافتد که در آن جوان قوى و تنومند، پیر مىشود و  خداوند از آنها پیروزى را برمىدارد و شکست مىخورند؛ [پس از این جنگ] به پرندگان آسمان و درندگان  زمین وحى مىکند که شکم خود را از گوشت تن جباران سیر کنید و پس از آن است که سفیانى شورش  مىکند.

 حدیفة بن منصور هم از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند:

 إن لله مائدة- و فی غیر هذه الروایة مأدبة- بقرقیسیا، یطلع مطلعمن السماء، فینادی یا طیر السماء و یا سباع  الأرض هلموا إلى الشبع من لحوم الجبارین[16].

 خداوند، سفرهاى در قرقیسیا دارد که صاحب خبرى از آسمان ندا مىدهد و دیگران را آگاه مىکند که اى  پرندگان آسمان و درندگان زمین براى سیر کردن خود از گوشت بدن جباران بشتابید.

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السّلام ضمن حدیثى بلند چنین نقل کرده است:

 ألستم ترون أعداءکم یقتلون فی معاصی اللّه و یقتل بعضهم بعضا على الدنیا دونکم، و أنتم فی بیوتکم آمنون فی  عزلة عنهم، و کفى بالسفیانی نقمة لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم، مع أن الفاسق لو قد خرج- فی  رجب- لمکثتم شهرا أو شهرین- رمضان- بعد خروجه لم یکن علیکم بأس حتى یقتل خلقا کثیرا دونکم[17].

 آیا نمىبیند که دشمنان شما در معاصى خداوند کشته مىشوند، بدون آنکه شما حضور داشته باشید. درحالىکه  شما با آرامش و امنیت در گوشه خانههایتان نشستهاید، برخى از آنها برخى را بر روى زمین مىکشند؟ سفیانى  عذاب مناسبى براى دشمنان شما و نشانهاى براى خودتان است. آن فاسق وقتى [در ماه رجب] سر به شورش  برداشت شما اگر یک یا دو ماه (ماه رمضان) پس از شورش او از خود حرکتى نشان ندهید، به مشکلى  برنخواهید خورد تا اینکه بسیارى از خلق منهاى شما (شیعیان) کشته شوند.

 بههرحال پس از معرکه قرقیسیا و کشتار و تضعیف و شکست بسیارى از آن قواى سیاسى و نظامى که ممکن بود پس از ظهور حضرت مهدى علیه السّلام در مقابل ایشان جبههگیرى کنند، تنها سفیانى است که پیروزمندانه باقى مانده و فخرفروشى مىکند.[18]

 

منبع:

شش ماه پایانى، صص: 125-133

 

 



[1] منتخب الاثر، ص 451. یوم الخلاص، ص 557، بیان الائمه. علیهم السّلام، ج 2، ص 345.

[2] بحار الانوار، ج 52، ص 272؛ بشارة الاسلام، ص 142؛ یوم الخلاص، ص 705.

[3]  شاید همان‏طور که مولف محترم اشاره کرده‏اند، ناشى از جنگها و فتنه‏هایى که مردم گرفتارش شده‏اند باشد و شاید هم بلایى غیر از اینها باشد و عذابى تازه بر سر مردم نازل شود.( م.)

[4] منتخب الاثر، ص 451؛ یوم الخلاص، ص 557؛ بیان الائمه، علیهم السّلام، ج 2، ص 345.

[5] منتخب الاثر، ص 451؛ یوم الخلاص، ص 557؛ بیان الائمه، علیهم السّلام، ج 2، ص 345.

[6] بشارة الاسلام، ص 34؛ منتخب الاثر، ص 451؛ یوم الخلاص، ص 532.

[7] بیان الائمه، علیهم السّلام، ج 2، ص 431؛ منتخب الاثر، ص 451؛ یوم الخلاص، ص 280.

[8] درخت به لسان سیاه.

[9] السفیانى، ص 31.

[10] منطقه بین النهرین.

[11] اطلاعات بیشتر راجع به« قیس» را مى‏توانید در کتاب روزگار رهایى، ج 2، صص 1009- 998 مطالعه کنید.( م.)

[12] یوم الخلاص، ص 698.

[13] الغیبة شیخ طوسى، ص 279؛ بحار الانوار، ج 52، ص 208؛ بشارة الاسلام، ص 177؛ السفیانى، ص 128.

[14] الغیبة نعمانى، ص 187؛ بشارة الاسلام، ص 102؛ السفیانى، ص 108؛ یوم الخلاص، ص 698؛ الممهدون المهدى، علیه السّلام، ص 112.

[15] الغیبة نعمانى، ص 205؛ بحار الانوار، ج 52، ص 251؛ یوم الخلاص، ص 690؛ السفیانى، ص 127.

[16] الغیبة نعمانى، ص 186؛ یوم الخلاص، ص 699؛ الممهدون للمهدى، علیه السّلام، ص 113؛ السفیانى، ص 127.

[17] الغیبة نعمانى، ص 203.

[18] ساده، مجتبى، شش ماه پایانى (تقویم حوادث ششماهه پیش از ظهور)، 1جلد، موعود عصر (عج) - تهران (ایران)، چاپ: 6، 1388 ه.ش.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۶
علی مویدی

نظرات  (۱)

۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۱۹ نازنین خوشرو
خدا خیرتان دهد
انشاالله موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">