نظر امام زمان عج در مورد دموکراسی و انتخابات در تعیین امام و رهبر جامعه
شیخ صدوق ... ، از سعد بن عبد اللّه قمى، روایت کرده که گفت: ...
عرض کردم: مولاى من! مردم، از برگزیدن امام براى خودشان، ممنوع شده اند.
علّت این ممنوعیّت چیست؟
فرمود: «امام مصلح برگزینند یا امام مفسد؟»
عرض کردم: امام مصلح.
فرمود: «آیا امکان دارد مردم به رأى و نظر خود، امام مصلحى انتخاب کنند؛ ولى در واقع، مفسد باشد؟»
عرض کردم: آرى؛
فرمود: «علّت، همین است و اکنون برایت دلیل اقامه مىکنم که عقلت پذیراى آن گردد.»
فرمود: «دلیل آن این است: پیامبران الهى که خداوند متعال آنان را برگزید و کتابهاى آسمانى بر آنان نازل کرد و آنها را با وحى و عصمت حمایت نمود تا پیشوایان امّتها باشند و افرادى مانند موسى و عیسى که سرآمد مردم عصر خود بودند و در برگزیدن و انتخاب کردن، شایسته تر، عقلشان بیشتر و علمشان کاملتر بود، آیا ممکن بود منافق را به جاى مؤمن برگزینند؟»
عرض کردم: خیر؛
فرمود: موسى کلیم اللّه با وفور عقل و کمال علم
و نزول وحى بر او، از سران قوم و بزرگان لشکر خود، براى میقات پروردگارش، هفتاد
مرد را برگزید که در ایمان و اخلاص آنان هیچگونه شک و تردیدى نداشت، با اینکه در
واقع منافقان را برگزیده بود. خداوند متعال مىفرماید:
«وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِینَ
رَجُلًا لِمِیقاتِنا»[1]؛
موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى
میعادگاه ما برگزید. تا آنجا که مىفرماید:
«لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ
جَهْرَةً»[2]؛
اى موسى! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد
مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم. «فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ»[3]
به خاطر این ظلم وستم صاعقه آنها را فرا گرفت، وقتى مىبینیم خداوند، کسى را که به پیامبرى برگزیده، اشخاص مفسد را به گمان افرادى صالح، انتخاب مىکند، یقین پیدا مىکنیم که تعیین و اختیار امام، سزاوار کسى جز ذات اقدس الهى که از نهان دلها و راز و اسرار مردم آگاه است، نخواهد بود.
وقتى پیامبر برگزیده خدا، در مقام انتخاب افراد، غیرصالح را انتخاب مىکند، به اعتقاد اینکه اهل صلاح اند، اختیار و تعیین مهاجران و انصار نیز، ارزشى ندارد.[4]