آیا یمانی نشانه حتمی ظهور است؟ / فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی
تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد.
معرفی نشانه های حتمی ظهور و قیام امام عصر
در احادیث، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه را میتوان هم از تعدد روایات مربوط به آنها و هم از جداسازی و بیان این نشانهها به شکل مستقل دریافت.
صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیهالسلام در حدیث معتبر[1] نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [2]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
و نیز مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر [3] ، از امام صادق نقل کرده است:
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ. [4]
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین، شهادت نفس زکیه و یمانی.
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیهالسلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد.
طبق روایت، ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به جنگ میان حق و باطل، اشاره دارد.
خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان)، اشاره می کند.
و خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد. [5]
آیا یمانی، نشانه حتمی ظهور، است؟
احادیث و منابع حدیثی، قیام یمانی را، از نشانه ها و علائم حتمی ظهور امام مهدی، برشمردهاند، روایات یمانی در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، حدود 15 حدیث، می باشد که در میان آنها، حداقل 8 حدیث در منابع حدیثی شیعه وجود دارد، که چند حدیث از نظر سند، نیز معتبر می باشد. [6] بنابراین، روایات یمانی، مستفیض، بلکه متواتر معنوی، است. اما برخی در حتمی بودن یمانی، تشکیک کردند که برداشتی کاملا ناصحیحی می باشد.
توضیح بیشتر اینکه: یکی از تقسیمات معروف نشانههای حتمی ظهور که ریشه در احادیث و روایات دارد، تقسیم علائم، به حتمی و غیرحتمی است. نشانههای حتمی، حتماً پیش از ظهور تحقق مییابند، اما در نشانههای غیرحتمی، احتمال عدم تحقق نیز وجود دارد.
حال، آیا جنبش یمانی نیز از نشانههای حتمی ظهور است، یا غیرحتمی؟ در میان مجموعه احادیثی که نشانههای ظهور را به حتمی و غیر حتمی تقسیم کردهاند، در دو روایت به حتمی بودن قیام یمانی، تصریح شده است.
مرحوم نعمانی، به سند خود و در کتاب الغیبة، از امام صادق علیهالسلام، چنین نقل کرده است:
النِّداءُ مِنَ المَحتومِ والسُّفیانیُّ مِنَ المَحتومِ وَالیَمانیُّ مِنَ المَحتومِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مِنَ المَحتومِ وَ کَفٌّ یَطلَعُ مِنَ السَّماءِ مِنَ المَحتُومِ؛ [7]
ندای آسمانی از نشانههای حتمی است. سفیانی، یمانی، کشته شدن نفس زکیه، کف دستی که از افق آسمان نمایان میشود؛ نیز از نشانه های حتمی هستند.
همچنین شیخ صدوق در کتاب کمالالدین از امام صادق علیهالسلام، نقل کرده است:
قَبلَ قِیامِ القائمِ خَمسُ عَلاماتٍ مَحتُوماتٍ الیَمانِیُّ وَ السَّفیانِیُّ وَ الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداءِ. [8]
پیش از قیام قائم پنج علامت حتمی وجود خواهد داشت: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرورفتن در بیداء.
مشهور محققین، معتقدند، تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد. شاهد بر اینکه، در حدیثی از کتاب الکافی مرحوم کلینی، روای حدیث از امام صادق، علیهالسلام، می پرسد که اگر قبل از تحقق این نشانه ها، شخصی خروج کرد، با او همراهی کنیم، با پاسخ منفی امام معصوم، مواجه میشود. بنابراین پاسخ امام به پرسش راوی حدیث، دلالت بر حتمی بودن این پنج نشانه ظهور، دارد:
خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ- الصَّیحَةُ وَ السُّفْیانِی وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْیمَانِی. فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِکَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ: لا ... [9]
.... جانم به فدایت، اگر پیش از آنکه این نشانه ها، رخ دهد، یکی از اهل بیت شما، خروج کند، آیا ما نیز همراه او، قیام کنیم و او را یاری کنیم؟، حضرت در پاسخ میفرمایند: خیر ... .
توصیف بخشی از علائم ظهور به حتمیت، منشاء حدیثی، دارد.
صرف نظر از این احادیث که ذکر شد، با نگاهی گذرا به روایاتِ علائم الظهور، به سادگی میتوان دریافت که در بسیاری از این روایات، تعدادی از علائم، محتوم خوانده شدهاند.
برای نمونه امام صادق دراینباره فرمودهاند:
مِنَ الأمرِ مَحتُومٌ وَ مِنهُ ما لیسَ بِمَحتُومٍ وَ مِنَ المَحتُومِ خُروجُ السُّفیانِیُّ فی رَجَبٍ. [10]
برخی از امور حتمی و برخی غیر حتمیاند و یکی از امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است.
مسئله تقسیم نشانههای ظهور به حتمی و غیرحتمی، آنقدر مسلم بوده است که گاهی اصحاب ائمه، از حتمی یا غیرحتمی بودن برخی از نشانهها سؤال میکردند. این سؤالات، نشاندهنده مسلم بودن اصل تقسیم نشانهها، به حتمی و غیرحتمی است.
مثلاً ابوحمزه ثمالی میگوید: از امام باقر سؤال کردم: آیا خروج سفیانی از حتمیات است؟ فرمودند:
نَعَم وَ النِّداءُ مِنَ المَحتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِها مَحتُومٌ وَ اختِلافُ بَنیالعَباسِ فِی الدَّولَةِ مَحتُومٌ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مَحتُومٌ وَ خُرُوجُ القائِمِ مِن آلمحمدٍ مَحتُومٌ. [11]
بله و ندای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب، حتمی است، اختلاف بنیعباس بر سر حکومت، حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آلمحمد، حتمی است.
از آنچه گذشت، روشن شد که توصیف بخشی از علائم ظهور به محتوم، در فرهنگ روایات و احادیث، متداول و شایع بوده و گاهی پنج نشانه به حتمیت، توصیف میشدهاند، که یمانی، نیز از جمله نشانه های حتمی ظهور، می باشد.
بنابراین، سفیانی در ماه رجب خروج میکند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام میکنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده میشود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق میافتد و در ماه محرم، واقعه شریف قیام (خروج) امام مهدی رخ میدهد. بنابراین از نظر زمانی، یمانی، تسامحا، دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود.
فاصله قیام یمانی و ظهور امام مهدی
طبق نظر مشهور، سفیانی در ماه رجب خروج میکند، یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام میکنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده میشود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق میافتد و در دهم ماه محرم، واقعه شریف ظهور امام مهدی علیهالسلام رخ میدهد. بنابراین از نظر زمانی، سفیانی و یمانی، به ترتیب اولین و دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود.
امام جعفر صادق علیهالسلام در روایت معتبر فرموده اند:
مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ الْمَحْتُومِ خُرُوجُ السُّفْیانِی فِی رَجَبٍ. [12]
خروج سفیانی از نشانه های حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
از طرفی، طبق روایتی از امام باقر علیهالسلام، سفیانی در سال ظهور امام مهدی، خروج می کند:
السُّفْیانِی وَ الْقَائِمُ فِی سَنَةٍ وَاحِدَة. [13]
سفیانی و قائم هر دو در یک سال، نمایان میشوند.
از طرف دیگر، طبق روایت ذیل، سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز، اعلام خروج می کنند. امام باقر علیهالسلام در اینباره فرموده اند:
خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ السُّفْیانِی وَ الْخُرَاسَانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایةٌ أَهْدَی مِنْ رَایةِ الْیمَانِی لِأَنَّهُ یدْعُو إِلَی الْحَق. [14]
قیام سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.
اقوال مختلف در زمان و فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر
از مجموع روایات فوق، چنین نتیجه میشود که:
1. اگر بر این مبنا باشیم که بین ظهور و خروج (قیام) امام مهدی علیهالسلام، تفاوتی وجود ندارد. نتیجه می گیریم 6 ماه قبل از ظهور و خروج (قیام) حضرت، سفیانی به عنوان اولین نشانه حتمی، در منطقه وادی یابس شام (سوریه)، شورش و قیام باطل خویش را آغار خواهد کرد. به عبارت دیگر، بین خروج سفیانی و ظهور و قیام امام مهدی علیهالسلام، 6 ماه فاصله است. طبق این دیدگاه، بین ظهور و خروج (قیام) حضرت تفاوتی نیست.
2. البته نظری دیگری هم مطرح است که بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی علیهالسلام، بنابر قولی نزدیک 8 ماه و بنا بر قول دیگری 15 ماه، فاصله است، زیرا، بین ظهور حضرت و خروج (قیام) امام مهدی علیهالسلام، تفاوت زمانی، وجود دارد. یعنی ظهور امام مهدی علیهالسلام در ماه رمضان رخ می دهد و بعد خروج (قیام) ایشان در دهم ماه محرم، علنی خواهد شد. زیرا در روایات تصریح شده است که ظهور حضرت بقیۀ الله در شب جمعه 23 ماه رمضان آغاز میشود اما قیام جهانی حضرت در شنبه روز عاشورا ماه محرم، است.
از جمله، در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا. [15]
قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
همچنین از امام صادق نقل شده است که قیام امام عصر، در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا) خواهند بود:
... یقُومُ القائم فِی یوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیهالسلام، لَکَأَنِّی بِهِ فِی یوْمِ السَّبْتِ الْعَاشِرِ مِنَ الْمُحَرَّمِ قَائِماً بَینَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَام ... . [16]
... قائم (حضرت مهدی علیهالسلام) در روز عاشورا که روز شهادت سید الشهدا علیهالسلام است، قیام میکنند. گوییا در آن شنبهای که عاشورا در آن واقع شود، همراه او هستم. درحالیکه بین رکن و مقام ایستاده ... .
بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، تفاوت زمانی، وجود دارد.
وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی
در احادیث، از یمانی ستایش شده، و تصریح شده است که در میان پرچم های عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایت یافته تر است.
امام باقر در این باره فرموده اند:
... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم؛ [17]
در میان پرچمها پرچمی هدایت یافتهتر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت میکند.
از امام صادق نیز در حدیث معتبری چنین روایت شده:
فلیس فیها رایةٌ بِأهدی من رایةِ الیمانیِّ تَهدی الی الحقِّ. [18]
در میان پرچمها پرچمی هدایت یافتهتر از پرچم یمانی نیست، او به حق دعوت میکند.
حتی در برخی روایات، مخالفت با وی حرام و دشمنان یمانی، در آتش خواهند بود.
از امام باقر نقل شده است:
و إذا خرج الیمانیُّ فَانهَض إلیه فَإن رایتَه رایةٌ هُدًی ولایَحلُّ لمسلمٍ أن یلتوی علیه فَمَن فَعَل ذلک فهو مِن اهلِ النارِ لانه یدعو الی الحق و الی طریقٍ مستقیم. [19]
چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب، زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا میخواند.
مطلب یادشده (مخالفت با یمانی، حرام است و دشمنان یمانی در آتش هستند) تنها در همین روایت آمده است، از مجموع روایات فوق و روایات متعدد دیگری که بر شخصیت مثبت و اصلاحطلبانة جنبش او دلالت داشتند، لزوم همکاری و مساعدت یمانی، بر اساس موازین دینی، ثابت میشود.
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچم هدایت تر (اهدی الرایات)، به این معنا نیست که یمانی، معصوم است و دارای مقام عصمت می باشد. و نیز الزما به معنای این نیست که وی هدایت یافته ترین شخص (اهدی الناس)، نیز باشد. هر چند وی، عبد صالح خدا و از معتمدین حضرت مهدی می باشد. زیرا علاوه بر یمانی، طبق روایات، پرچم خراسانی نیز به پرچم هدایت، توصیف شده است و به علت حضور یاران حضرت قائم در لشکر خراسانی از ایران، و نیز همراهی، همکاری و یاری رساندن خراسانی به یمانی در جنگ با سفیانی، پرچم خراسانی نیز، پرچم هدایت است.
در روایت معتبری امام باقر پس از اشاره به قتل و غارت کوفیان توسط سپاه سفیانی، فرموده اند:
... فبینا هم کذلک اذ أقبَلت رایاتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِی المنازلَ طیّاً حثیثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم. [20]
... در حالی که سپاه سفیانی مشغول قتل و غارت اهل کوفه است، به ناگاه پرچم ای از سوی خراسان روی می آورند
که به سرعت و شتابان منازل را می پیمایند. در میان آنان تعدادی از اصحاب امام مهدی نیز حضور دارند.
حضور اصحاب امام مهدی در میان سپاه خراسانی و ایرانیان زمینه ساز ظهور، خود بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی، است.
بنابراین، توصیف پرچم یمانی به هدایت یافته تر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمین و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. زیرا سفیانی با ادعای منجی گری امت اسلام، و ادعای اسلام واقعی، سرزمین های اسلامی و منطقه شام و سوریه، را تصرف می کند.
فرهنگ نیوز
[1] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22.
[2] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650.
[3] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 48-49.
[4] شیخ صدوق، کمالالدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[5] کورانی، الیمانیون قادمون، ص 115-116.
[6] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22. و ص 48-49.
[7] نعمانی، الغیبة، ص 357، باب 14، ح 11.
[8] شیخ صدوق، کمالالدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[9] کلینی، الکافی، ج 8، ص 310.، ح 483.
[10] نعمانی، الغیبة، ص 417، باب 18، ح 2.
[11] شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 371.
[12] نعمانی، الغیبۀ، ص 300.
[13] نعمانی، الغیبه، ص267.
[14] شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 375. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 446.
[15] شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 452.
[16] شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 379.
[17] نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[18] شیخ طوسی، الغیبة، ص446.
[19] نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[20] نعمانی،الغیبة، ص 392
مصطفی امیری: