اشعار بسیار زیبای حافظ در مورد امام زمان عج به همراه تفسیر اشعار
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست
گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست
گر چه شیرین دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست
شبهه: سخنرانی مدعی شده که امام مهدی عج در این نشئه ظهور نمیکند، بلکه در نشئهای میان دنیا و عالم برزخ ظهور میکند که آن نشئه متفاوت با دنیا و قوانین آن است، از اینرو نباید منتظر بود تا ایشان در این دنیا ظهور کند، بلکه بشریت باید خدمت امام زمان عج در آن نشئه برسد و این نظریه را به علامه طباطبایی رحمه الله علیه، نسبت میدهد و آن را مستفاد از روایات میشمارد.
امام زین العابدین علیه السلام فرمود: «یا أبا خالِدٍ إنَّ أهلَ زَمانِ غَیبَتِهِ القائِلینَ بِإِمامَتِهِ وَالمُنتَظِرینَ لِظُهورِهِ أفضَلُ مِن أهلِ کُلِّ زَمان؛ اى ابو خالد! آنان که در روزگار غیبت او، امامتش را باور داشته و ظهورش را منتظر باشند، از مردم تمام روزگاران و دورانها برترند؛زیرا خداوند تبارک و تعالى چنان عقل و فهم و معرفتى به آنان داده که غیبت براى آنان همانند مشاهده است، و آنان را در آن روزگار، مانند جهادگرانى قرار داده است که پیش روى پیامبر خدا با شمشیر مى جنگند.آنان مخلصان حقیقى، شیعیان راستین ما و دعوتگران به دین خدا در پیدا و نهان هستند»(1)
«انتظار»، یعنى «چشمداشتن» و «چشم به راه بودن»؛ «فَرَج»، به معنای گشایش و رهایی است. «فَرَّجَ الله غَمَّک: خدا تو را از غم، رهایی بخشد.»
انتظار فرج به دو معنا در آموزه هاى دین اسلام به کار رفته است: 1. انتظار به معناى عام؛در این معنا «انتظار فرج» به معنای امید به گشایش از جانب خداوند در همه حوائج، مشکلات و گرفتاری ها زندگی است.
امام صادق علیه السّلام فرمود: «ناگزیر پیش از وقوع ظهور، دو طاعون روى خواهد داد: طاعون سفید و طاعون سرخ، عرض کردم: فدایت گردم آن دو چه هستند؟ فرمود: [امّا] طاعون سفید، مرگ جارف (همه گیر و عمومى) است و امّا طاعون سرخ، همان شمشیر است؛
سؤال: شیعه مىگوید که وقتی مهدی ظهور مىکند طبق حکم آل داود فرمانروایى مىنماید. پس شریعت محمّد که نسخکننده همه شریعتهاست کجاست؟
1. اجابت از دعوت محمّد صلى الله علیه و آله:
اجابت از دعوت پیامبر اسلام حضرت محمّد صلى الله علیه و آله موجب نجات از عذاب دردناک:
در آخرالزمان روزی می آید که خداوند بزرگترین معجزاتش در طول تاریخ را با طلوع خورشید از مغرب به جهانیان نشان خواهد داد و آن روز، همان روز موعودی است که خداوند در آغاز خلقت به ابلیس وعده داد که پایان او و همه ی پیروانش از جنّ و انس خواهد بود، و هر کس قبل از آن روز اهل ایمان و عمل صالح نبوده است، ایمان آوردنش در آن روز فایده ای نخواهد داشت و توبه ی آنان پذیرفته نمیشود و عذاب نهایی فرا میرسد و باطل برای همیشه به پایان خواهد رسید:
«وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»[1]
«(اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نیز) تا استغفار مى کنند، خدا عذابشان نمى کند.»
«فَلَوْ لا کانَتْ قَرْیَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِیمانُها إِلَّا قَوْمَ یُونُسَ لَمَّا آمَنُوا کَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى حِین»[1]
«پس اهل هیچ شهرى (به موقع) ایمان نیاورد که (ایمانش به او) سود بخشد؟ مگر قوم یونس (که وقتى در آخرین لحظه ایمان آوردند،) ما عذاب خوار کننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف کردیم و تا مدّتى بهره مندشان ساختیم.»
«خسف بیداء» که تعدد روایات و تنوع منابع درباره آن نشاندهنده اهمیت و اهتمام نویسندگان متقدم به آن است، از نشانههای حتمی ظهور امام مهدی(عج) به شمار میرود که هم جوامع معتبر شیعی، احادیث مربوط به آن را گزارش کردهاند و هم منابع معتبر اهل سنت بدان پرداختهاند و دامنه آن به بحثهای فقهی نیز کشیده شده است.
خداوند متعال، منحرفان از دین اسلام را به عذابی شبیه عذاب قوم عاد، ثمود تهدید کرده است:
خداوند متعال بطور کلی امت اسلام و جهانیان را به سه گزینه عذاب تهدید میکند: 1.عذاب های آسمانی، 2.عذاب های زمینی، 3.تفرقه و اختلاف و جنگ مذهبی.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَى الْجَلُودِیُّ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُعَاذٍ قَالَ حَدَّثَنَا قَیْسُ بْنُ حَفْصٍ قَالَ حَدَّثَنَا یُونُسُ بْنُ أَرْقَمَ عَنْ أَبِی سَیَّارٍ الشَّیْبَانِیِّ عَنِ الضَّحَاکِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنِ النَّزَّالِ بْنِ سَبْرَةَ قَالَ:
از نگاه قرآن و روایات، علت اصلی هلاکت امت های گذشته و امت اسلام، تبعیّت از طاغوت و سبک زندگی آن میباشد و حقیقت جهنم و ریشه ی گناهان، پذیرش ولایت طاغوت است و بزرگترین حکومت طاغوتی در کلّ تاریخ، ایالات متحده ی آمریکا، شیطان بزرگ میباشد.
وَ مِنْ کِتَابِ الْوَاحِدَةِ: رُوِیَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأُطْرُوشِ الْکُوفِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَجَلِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْبَرْقِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِی نَجْرَانَ، عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ، عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِ، عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «قَالَ أَمِیرالْمُؤْمِنِینَ ع:
سوره ی مائده آخرین سوره ی مفصل است که بر پیامبر اکرم نازل شده [1]، و آیات مربوط به ولایت، آخرین وصیّت ها و هشدارها و آینده جهان اسلام و وقوع عذاب الهی و ظهور حضرت در آن ذکر شده است. در آیات 51 تا 54 آینده ی جهان اسلام را پیشگویی کرده است که بزرگترین انحراف امت اسلام در آخرالزمان اتفاق می افتد که دنباله و نتیجه ی همان انحراف و اختلاف امت اسلام پس از رحلت پیامبر (ص) است؛ و آن عبارت است از پذیرش ولایت یهود و نصاری و تشکیل ائتلاف جهانی توسط برخی از حاکمان اسلامی جهت نابودی مذهب اهل بیت (علیهم السلام) و خاموش ساختن نور الهی. و به خیال خود بزرگترین مکر و چاره را بکار میبرند ولی غافل از اینکه خداوند در کمین طغیان گران است و عذاب و انتقامی را که در آیات فراوان هشدارش را داده بود محقق میسازد و اجل و عمر انحراف در امت اسلام، با ظهور حضرت حجت عج و رجعت یاران شهیدش در طول تاریخ به پایان میرسد.
یکی از روحانیون مسیحی به نام ج. ب. گالیدون در آغاز سده بیستم میلادی، در کتاب خود با عنوان یادداشتی بر عهد عتیق و عهد جدید کتاب مقدس (1980: ج 2) مینویسد:
در سوره ی انعام خداوند متذکر میشود که سنت و قانون الهی این است که قبل از آمدن عذاب آسمانی، امتها توسط خداوند دچار مشکلات و بلایا از قبیل خشکسالی، قحطی، سیل، زلزله، جنگ، بیماریهای مسری و مانند آن میگردند تا به اشتباه خود پی ببرند و از گناهان توبه کنند، ولی امتها متنبه نمیشدند، سپس خداوند آنها را دچار مکر و سنت استدراج یعنی رفاه، آسایش و انواع نعمت میکرد تا بخوبی در غفلت و گناهان فرو بروند و آنگاه عذاب الهی بطور ناگهانی، همه ی منحرفان و نسل آنان را ریشه کن میکرد[1]
در کتاب مقدّس ابواب مختلفی، بنام انبیاء بنی اسراییل موجود است که کتاب های آسمانی، آن رسولان الهی می باشد، که در آنها به موضوع آخرالزمان و نشانه های ظهور منجی موعود پرداخته شده، و با آیات و روایات اسلامی تطابق دارند.
در قرآن کریم آمده است که ما در کتاب زبور، به داود نبیِ وحی کردیم، چنانکه قبل از او به موسی(ع) در تورات وحی کرده بودیم که زمین را بندگان صالح خدا به ارث خواهند برد: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون»[1]
با توجه به روایات فراوان شیعه و سنّی، ظهور حضرت عیسی(ع) مصادف و مقارن است با ظهور حضرت مهدی عج، بنابراین نشانه های ظهورحضرت عیسی(ع)، همان نشانه های ظهور حضرت مهدی عج خواهد بود.
«پس عیسی از هیکل بیرون شده برفت و شاگردانش پیش آمدند تا عمارتهای هیکل را بدو نشان دهند، عیسی ایشان را گفت آیا همه این چیزها را نمیبینید هر آینه به شما میگویم در اینجا سنگی بر سنگی گذارده نخواهد شد که به زیر افکنده نشود، و چون به کوه زیتون نشسته بود شاگردانش در خلوت نزد وی آمده گفتند به ما بگو که این امور کی واقع میشود و نشان آمدن تو و انقضای عالم چیست
امام صادق(ع) در روایتی طولانی علّت تأخیر در ظهور و طولانی شدن غیبت را شبیه تأخیر هفت مرتبه ای عذاب در قوم حضرت نوح میداند. که خداوند به جهت عمل به وعده ی خودش مبنی بر استخلاف و استقرار مومنان در زمین وهلاکت منحرفان، هفت مرتبه وعدهاش را به تأخیر انداخت تا مومنان از مدعیان جداسازی و پاکسازی و در روز عذاب نابود گردند.
خداوند متعال به اهل ایمانی که اهل تقوی و عمل صالح هستند وعده استخلاف و وراثت در زمین داده است، بنابراین کفار، منافقین و مومنانی که اهل تقوی و عمل صالح نباشند، مصداق این وعده الهی نخواهند بود، و در حکومت مهدوی حضور نخواهند داشت و نحوه استخلاف و وراثت مومنان در امت اسلام به عینه مانند استخلاف مومنان در امت های گذشته است بدین صورت که این وعده الهی با نابودی و ریشه کن شدن مجرمان در آخرالزمان با آمدن عذاب استیصال محقق میشود، و سپس مومنان جانشین آنان میگردند و زمین و منافع آن را از آنان به ارث خواهند برد:
قرآن کریم تأکید میکند بر اینکه حوادث و گرفتاریهایی که برای امت های گذشته اتفاق افتاده، به عینه برای امت اسلام هم تکرار خواهد شد:
"قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبین"
در حدیث قدسی خداوند متعال فرمود: «لا اله الا الله» دژ و قلعه ی محکم من است، هر کس به آن وارد شود از عذاب دنیوی و اخروی در امنیّت خواهد بود، و در حدیث قدسی دیگر که به منزله ی تفسیر آن است فرمود: ولایت علی بن ابیطالب، قلعه ی محکم من است، و ورود به آن باعث امنیّت میگردد. [1] مفهوم آن این است که اکثریت امت اسلام، به دلیل خروج از ولایت امیرالمومنین دچار عذاب دنیوی و اخروی میگردد. در آیات 204 تا 214سوره ی بقره به همین مطلب پرداخته شده است.
همه ی پیامبران از طرف خدا مأمور بودند ابتدا به مبارزه با شرک و طاغوتها بپردازند، پس همه ی آنها سیاسی بودند و اگر کسی از این سیاست انبیاء، یعنی اجتناب از طاغوت عدول کند، اهل دوزخ است زیرا به بزرگترین گناه کبیره و تنها گناهی که مورد شفاعت قرار نمیگیرد یعنی شرک مبتلا شده است:
إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً »[3]
فرزند استاد عرفان امام خمینی ( آیت الله نصرالله شاه آبادی ) نقل می کنند
قبل از تشریف فرمایی امام به نجف، شبی در خواب دیدم که در ایران آشوب و جنگ است، به ویژه در خوزستان. سر تمام نخل های خرما یا قطع شده بود یا سوخته بود.
در سابق گفتیم «لا اله الا الله» به معنای این است که فقط خداوند را اطاعت کنید، در زمان حضور پیامبر و عصر نزول وحی، اطاعت از خدا، با اطاعت از رسول و پس از رحلت پیامبر اکرم، با اطاعت از جانشین او و امام معصوم ممکن میشود، امّا در زمان غیبت امام معصوم که ارتباط با ایشان ممکن نیست، اطاعت از خداوند و انجام دستورات دین از طریق کسانی ممکن خواهد بود که به دستورات الهی از طریق روایات معصومین علم داشته باشند و نیز باید عدالت و تقوی داشته باشند تا بر اساس هوای نفس حکم نکنند.
در بسوی ظهور(1و2) بیان شد که خلاصه ی همه ی تعالیم انبیاء در«لا اله الاالله» خلاصه میشود، خلاصه ی قرآن، تورات، انجیل و زبور در همین یک کلمه است، لذا پیامبر اکرم فرمود: برترین علم و دانش از میان همه ی دانش ها، فهم «لا اله الا الله » میباشد، زیرا ریشه ی درخت دین و اساس همه ی معارف و تعالیم انبیاء خلاصه در همین کلمه ی طیّبه است، و اگر کسی این کلمه را نفهمید، به هیچ وجه سایر معارف را بدرستی نخواهد فهمید و کلید فهم قرآن، در فهم آن نهفته است:
امیرالمومنین علیه السّلام:«إِنَّ لِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شُرُوطاً وَ إِنِّی وَ ذُرِّیَّتِی مِنْ شُرُوطِهَا.»
بدرستى که از براى «لا اله الّا اللّه» شرطهاست و بدرستى که من و ذرّیّت من از شرطهاى آنیم.(غرر الحکم و درر الکلم ص : 226)
رسالت و مأموریت همه ی انبیاء، یک چیز بیشتر نیست، و آن عبارت است از کلمه ی توحید یعنی «لا اله الا الله »، و مأموریت امام زمان عج، که برای خاتم انبیاء، خاتم اوصیاء ست ، چیزی غیر از این نیست.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یُوسُفَ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِیلُ بْنُ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ وَ وُهَیْبٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِهِ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً قَالَ نَزَلَتْ فِی الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ یَجْتَمِعُونَ عَلَى غَیْرِ مِیعَادٍ.
محمّد بن على بن حسین بن موسى بن بابویه یا ابو الحسن على بن احمد دلّالى قمى یکى از این دو نفر گفته است: تعدادى از شیعیان درباره اینکه خداوند متعال خلق کردن و روزى دادن را به ائمّه علیهم السّلام تفویض [و واگذار] کرده است یا نه، اختلاف کردند.
على بن ابراهیم رازى گفته است: شیخ مورد اعتمادى در بغداد گفت: ابن ابى غانم قزوینى و جمعى از شیعیان در مورد جانشین امام حسن عسکرى علیه السّلام بحث و مشاجره مى کردند، ابن ابى غانم مدعى شده بود که ابا محمّد امام عسکرى علیه السّلام از دنیا رفته و جانشینى هم براى ایشان نمانده است. لذا جماعت شیعه در این خصوص نامه اى را جهت ناحیه مقدسه حضرت صاحب نوشتند و مسأله را به محضر مبارک امام علیه السّلام گزارش دادند. جواب نامه آنها با خط مبارک حضرت به این ترتیب آمد:
أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع یَقُولُ : مَنْ عَادَى شِیعَتَنَا فَقَدْ عَادَانَا وَ مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ وَالانَا لِأَنَّهُمْ مِنَّا خُلِقُوا مِنْ طِینَتِنَا مَنْ أَحَبَّهُمْ فَهُوَ مِنَّا
موسى بن سیار گفت:
من در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم وارد
کوچه هاى طوس شدیم سر و صدائى شنیدم از
پى آن صدا رفتم دیدم جنازه اى است. همین که چشمم به جنازه افتاد.
عمار ساباطى گوید: بامام صادق علیه السلام عرضکردم: کدامیک از این دو بهتر است؛ عبادت پنهانى با امام پنهان از شما خانواده در زمان دولت باطل یا عبادت در زمان ظهور و دولت حق با امام آشکار از شما؟
وَ أَخْبَرَنِی جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُکْبَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الْهَاشِمِیِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو مُوسَى عِیسَى بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى بْنِ الْمَنْصُورِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ قَالَ لِی عَلِیٌّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص :
آنچه از روایات فهمیده میشود در عصر ظهور نیازی به این تکنولوژیهای ارتباطی فعلی و صنایع مضرّ بحال انسان و طبیعت از قبیل موبایل، تلویزیون، هواپیما، خودرو و غیره نیست و ارتباطات و مسافرتها از نوع دیگری ست.
عَن أبی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ الباقِرِ، عَن أبیهِ، عَن جَدِّهِ علیهما السلام قالَ: قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام- وهُوَ عَلَى المِنبَرِ-:یَخرُجُ رَجُلٌ مِن وُلدی فی آخِرِ الزَّمانِ أبیَضُ اللَّونِ، مُشرَبٌ بِالحُمرَةِ، مُبدَحُ البَطنِ، عَریضُ الفَخِذَینِ، عَظیمُ مُشاشِ المَنکِبَینِ،
عَنِ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ، قالَ:
قالَ أبو عَبدِ اللَّهِ علیه السلام- فِی تَوصیفِ قِیامِ الإِمامِ المَهدِیِّ علیه السلام-: فَتَستَبشِرُ الأَرضُ بِالعَدلِ.. ویَقذِفُ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ العِلمَ، فَلا یَحتاجُ مُؤمِنٌ إلى ما عِندَ أخیهِ مِنَ العِلمِ.
گسترش علوم ومعارف:
دوران حکومت امام زمان(ع)، عصر شکوفایی استعدادها و دانش های گوناگون و زمان گسترش و اوج گیری علوم و عقول انسان ها در طول تاریخ بشر است. علوم و دانش هایی که در طول اعصار و قرون در پشت پرده ها مکنون مانده است، ابراز می گردد و مرز دانایی و یادگیری تا سراپرده خانه ها و اعماق وجود تک تک انسان ها گسترش می یابد.
کمال الدین: حَدَّثَنا عَبدُ الواحِدِ بنُ مُحَمَّدِ بنِ عُبدوسٍ النَّیسابورِیُّ العَطّارُ، قالَ:
حَدَّثَنا عَلِیُّ بنُ مُحَمَّدِ بنِ قُتَیبَةَ النَّیسابورِیُّ، عَن حَمدانَ بنِ سُلَیمانَ، قالَ: حَدَّثَنی أحمَدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرٍ الهَمَدانِیُّ، عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ الفَضلِ الهاشِمِیِّ، عَن هِشامِ بنِ سالِمٍ، عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، عَن أبیهِ، عَن جَدِّهِ علیهم السلام قالَ: قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله:
ابو الحسین بن ابى البغل کاتب مى گوید:
از طرف «ابى منصور بن صالحان» مسئول انجام کارى شدم. امّا در طى انجام مسئولیت قصورى از من سرزد، آنچنانکه او بسیار خشمگین شد، و من از ترس، متوارى و مخفى شدم و او در جستجوى من بود.
در یکى از شبهاى جمعه به طرف مقابر قریش- مرقد امام کاظم علیه السّلام و امام جواد علیه السّلام- براى عبادت و دعا رفتم. آن شب هوا بارانى و طوفانى بود. به خادم حرم مطهر که «ابا جعفر» نام داشت گفتم: درهاى حرم مطهر را ببند تا من بتوانم در خلوت مشغول دعا و راز و نیاز باشم.
متن و ترجمه زیارت ناحیه مقدسه مشهور که به نقل از بحارالانوار در زیر آورده ایم این زیارت منسوب به حضرت مهدی (ع) است.
أَلسَّلامُ عَلى ادَمَ صِفْوَهِ اللهِ مِنْ خَلیقَتِهِ،
سلام بر آدم یار مخلص خدا از بین آفریدگانش
حسین بن محمّد بن عامر، از معلّى بن محمّد بصرى، وى مى گوید:
ابو الفضل، از ابن صدقه، از مفضّل بن عمر نقل کرده که وى گفت:
حضرت ابو عبد اللَّه علیه السّلام فرمودند:
گویا میبینم که فرشتگان با مؤمنین بر سر قبر حضرت حسین بن على علیهما السّلام ازدحام کرده اند.
خداوند متعال، در بسیارى از آیات قرآن کریم، صراحتا به اهل بیت علیهم السّلام و فضایل و مناقب ایشان اشاره کرده است. اما طبق فرموده حضرات معصومین علیهم السّلام، نه تنها همین تعداد، که تمامى آیات قرآن، پیرامون اهل بیت علیه السّلام و دشمنان ایشان است. حال، اینکه بتوان دریافت که هر آیه، چه ارتباطى با اهل بیت پیامبر علیهم السّلام یا دشمنان آنها دارد، خود، نکته ظریفى است.
نزول عیسى علیه السلام و نماز گزاردن وى پشت سر امام مهدى علیه السلام در میان شیعه و سنّى، اجماعى است.[1] روایات مربوط به این ماجرا به لحاظ مضمونى تعارض آشکارى ندارند و هرچند برخى از آنها به لحاظ سندى ضعیف اند، مى توان آنها را متواتر یا دستکم مستفیض دانست.
بحار الأنوار: بِإِسنادِهِ[1] عَن عَفّانَ البَصرِیِّ، عَن أبی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام قالَ: قالَ لی: أتَدری لِمَ سُمِّیَ «قُمَّ»؟ قُلتُ: اللَّهُ ورَسولُهُ وأَنتَ أعلَمُ! قالَ: إنَّما سُمِّیَ «قُمَّ» لِأَنَّ أهلَهُ یَجتَمِعونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ- صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ-، ویَقومونَ مَعَهُ ویَستَقیمونَ عَلَیهِ ویَنصُرونَهُ.
درباره قیام و ظهور امام زمان (عج) روایات مختلفی وارد شده است که در آن ها نوروز ، عاشورا ، شنبه و یا جمعه روز ظهور معرفی شده است.در مورد احتمال یکی شدن عاشورا، نوروز و یکی از روزهای شنبه یا جمعه باید گفت این احتمال وجود دارد چون عاشورا بر اساس سال قمری و نوروز بر اساس سال شمسی حساب می شود و شنبه یا جمعه هم روز های هفته هستند که ممکن است با هر مناسبتی تداخل کنند.
یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند: دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.